جالبهای تلویزیونی
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۸۷۷۲۷
سکانس ماندگار
خواستگاری آقای شهردار
مینیسریال «عاشورا» که جمعهها روی آنتن میرود، پر است از لحظههای دیدنی که اشک از چشمانت جاری میکند یا در بحبوحه نبرد لبخند به لبت میآورد. عین زندگی که هم تلخی دارد و هم شیرینی. نمایش قهرمانی شخصیتهای سریال هم آن را در دام کلیشه نینداخته و از بازنمایی واقعیت باز نداشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بارش ستاره در شب کویر
دردسرهای حبیب و پسرخالهاش را خاطرتان هست؟ «حبیب، کارگر سادهای بود که رئیسش قندی، او را اخراج میکند. حبیب در خلوت شبانه، جلوی قندی را میگیرد تا طلب بخشش کند اما با درگیری میان آنها، قندی به زمین خورده و...» این شروع قصهای است که به آن اشاره کردیم و روایت آن را چند سال پیش در سریال برای آخرین بار دیدیم و این روزها شاهد بازپخش آن از شبکه آیفیلم هستیم. یکی از ویژگیهای ماندگار، قطعه موسیقیایی تیتراژ آن بود که با صدای احسان خواجهامیری اجرا و شهرت زیادی را هم برای او به ارمغان آورد.
چشمات اذیت نشه!
«برو عقبتر! عقبتر! آفرین عزیزم...عقبتر بنشین تا چشمات اذیت نشه» جملات مشابه آنچه آوردیم یادآور سالهای کودکی است و اجرای الهه رضایی و همنسلانش در برنامههای کودک. چه حال خوشی داشت وقتی بیدغدعه زیر باد خنک کولر گوجه سبز نمک زده در لپمان میگذاشتیم و پای صحبتهای خانم مجری مینشستیم یا بعد از مدرسه کنار بخاری تندتند مشقهایمان را مینوشتیم تا برنامه کودک را ازدست ندهیم. حالا اینجا بخشی از همین خاطرات تصویری را با هم مرور میکنیم که به مدد فضای مجازی بیش از گذشته در دسترس است.
پرواز شوقانگیز و ابدی
بیلبوردهایی از آثار نمایشی دفاع مقدسی در سطح شهر نصب شد که برخی از آنها متعلق به سریال «شوق پرواز» بود. نگاهی به دیالوگهای شنیدنی، یادآور نگاه والای شهیدی است که پروازش ابدی شد. درجایی از سریال گفته میشود: «پرواز اندازه آدمو برملا میکنه. هرچی بالاتر میری؛ هرچی بالاتر و بالاتر میری دنیا از دید تو بزرگتر میشه؛ تو از دید دنیا کوچیکتر...».
ذبح حقیقت در سرعت
در«ویژه» این شماره سراغ یک برنامه تلویزیونی متفاوت رفتیم. بگذارید از اینجا شروع کنیم که اگر اهل شبکههای اجتماعی مجازی باشید، موافقید که این روزها دنبال متنهای فستفودی و خبرهای کوتاه میگردیم و حتی با شنیدن چند جمله از یک رویداد نتیجهگیری میکنیم. برخلاف گذشته که خواندن متون بلند، شنیدن گفتوگوهای طولانی باب بود و تفسیر جای بیشتری در دل مخاطبان داشت. در سرعت رسانههای مدرن آنچه قربانی میشودحقیقت است. پس نقش رسانهای با گستردگی صداوسیما این است که همچنان بر رسالت خود البته با ساختارهای جدید وفادار بماند و حقیقت که دردیگر رسانهها و فضای مجازی زیر چرخ سرعت جان میدهد را با نگاهی دقیقتر نمایان کند. برنامهای با ساختاری تازه برای تلویزیون خودمان این مهم را عهدهدار شده و حسابی مورد توجه قرار گرفته است. برنامهای که همچون نامش «مکث» بهدنبال ترمز در سرعت است تا نگاهی واقعبینانه به رخدادها داشته باشد. این برنامه با دکور ساده در فضایی ۹متری به بررسی موضوعات فرهنگی و سیاسی روز میپردازد و سعی دارد روایت دست اول ارائه دهد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: ماندگار تلویزیون تیتراژ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۸۷۷۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفسیر یک ضربالمثل در برنامه تلویزیونی | این ضربالمثل درباره افراد متظاهر است | ویدئو
دریافت 15 MB
به گزارش همشهری آنلاین، پژوهشگر حوزه ادبیات به تفسیر ضرب المثل ایرانی با گرگ دمبه میخوره با چوپون گریه میکنه پرداخت.
بهروز اتونی، پژوهشگر حوزه ادبیات در برنامه صبحانه ایرانی گفت: ضرب المثل ایرانی با گرگ دمبه میخوره با چوپون گریه میکنه، به افراد متظاهری اشاره دارد که شخصیت ثابتی ندارند و گاه در جمع خوبان و گاه در جمع بدکاران مینشینند.
کد خبر 848673 منبع: باشگاه خبرنگاران جوان برچسبها ادبیات زبان فارسی خبر مهم تلویزیون - صدا و سیما